قرنطینه بهداشتی در اسلام
قرنطینه بهداشتی و جلوگیری از سرایت امراض در اسلام
پیش از آن که جوامع بشری به فکر «قرنطینه» بیفتند؛ یعنی روشی را پیش گیرند که بیماران دارای امراض سرایت کننده، در جایی تحت مراقبت قرار گیرند تا بیماری شان به دیگران سرایت نکند؛ اسلام دستور داده که بیماران، در جایی بمانند و به جای دیگر کوچ نکنند تا از انتشار بیماری جلوگیری کنند.پیامبر صلی الله علیه و اله فرموده است:
هرگاه بشنوید طاعون در سرزمینی بروز کرده به آن جا نروید و [نیز] هرگاه شما در سرزمینی باشید که طاعون در آن جا پدید آمده، به جای دیگر نروید [زیرا اگر به جای دیگر بروید ممکن است آن بیماری به دیگران سرایت کند]. (1)
در اواسط قرن چهاردهم میلادی، طاعونی در اروپا بروز کرد و خسارات جانی فراوانی بر جای گذارد و شمار تلفات این رویداد ناگوار، به بیست پنج میلیون تن رسید. (2) سبب انتشار این بیماری این چنین بود که گروهی از قوم «تاتار»، در سال 1346، آن را به جنوب روسیه انتقال دادند؛ از آن هنگام در اروپا، آغاز به انتشار کرد و از سال 1370-1374 میلادی ادامه یافت. پس از آن که این فاجعه، ساکنان اروپا را زمین گیر کرد، دست اندرکاران به فکر قرنطینه افتادند و قوانینی در این باره وضع و جایگاه هایی دور از شهر ایجاد کردند تا مهاجرانی که مشکوک به بیماری هستند، سی روز زیر نظر باشند و سپس ده روز به آن افزودند و افرادی که از خارج می آمدند و احتمال می رفت که بیماری سرایت کننده دارند، در مجموع، چهل روز مورد بررسی و معالجه قرار می گرفتند. (3)
و نیز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بازگو شده: «همان گونه که از شیر می ریزی [که مبادا تو را بدرد] از کسی که بیماری خوره دارد [نیز] بگریز». (4)
و نیز در حدیثی دیگر، درباره پیامبر صلی الله علیه و اله چنین نقل شده:
و برای آن جناب ناخوشایند بود که با کسی که بیماری خوره دارد سخن بگوید، مگر این که میان او و آن کس به اندازه یک ذراع فاصله باشد. (5)
چنین به نظر می رسد که این کار از این رو بوده که بیماری او به آن حضرت سرایت نکند.
هم چنین از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل شده که آن حضرت نهی فرمود از این که در ظرف آب [هنگام نوشیدن آب] نفس خود را رها کنند یا در آن بدمند. (6) احتمال دارد این دستور از آن رو صادر شده که در آن حالت، ممکن است میکروب های مضرّ به آب سرایت نماید و آب و ظرف را آلوده سازد و موجب شیوع بیماری شود.
خودداری از مصرف دارو تا اندازه ممکن
پزشکان باور دارند که استفاده از دارو، بیشتر از یک حیث سودمند است و از دیگر سوی؛ زیان آور می باشد. بسیاری از داروها یک مسمومیت تدریجی به وجود می آورد و سبب بیماری های دیگر می شود. (7)برای نمونه، اگر بخواهند جامه ای را پاکیزه کنند، چاره ای ندارند جز آن که آن را با صابون یا مواد پاک کننده دیگر بشویند. این عمل هرچند آلودگی جامه را از میان می برد؛ از سوی دیگر آن مواد، بر جامه اثر می گذارد و از دوام آن می کاهد.
شایان گفتن است که این موضوع در روایات اسلامی، مورد توجه بوده به گونه ای که در اخبار فراوانی توصیه شده که تا می توانید از دارو استفاده نکیند.
در خبری چنین آمده است:
هیچ دوایی نیست مگر این که دردی را تحریک کند [و بدین وسیله آن درد ظاهر می شود] و هیچ چیز در بدن سودمندتر از آن نیست که از همه چیز به جز آن چه بدن به آن نیازمند است خودداری شود. (8)
و نیز از پیامبر صلی الله علیه و اله روایت است:
تا هنگامی که بدنت استقامت می ورزد از[مصرف] دارو بپرهیز؛ [تنها] هنگامی که نتواند درد را تحمل کند نوبت داروست. (9)
قرنطینه دامی
در اسلام، قرنطینه دامی نیز مورد توجه قرار گرفته است. از پیامبر صلی الله علیه و آله بازگو شده: صاحب شتر بیمار، شتر خود را بر شتر سالم دیگر وارد نمی کند و به آنها آب نمی دهد که مبادا بیماری به آنها هم سرایت کند. (10)و در حدیث دیگر است: «البته نباید کسی که حیوانات بیماری دارد، آنها را بر چهارپایان سالم دیگری داخل کند». (11)
پینوشتها:
1. روح الدین الاسلامی، ص 413: «اذا سَمِعتم بالطّاعُونِ بِاَرضِ فلا تَدخُلوُها و اذا نَزَل وَ انتُم بارضٍ فلا تَخرجُوا مِنها».
2. ر.ک: همان.
3. ر.ک: همان.
4. ابوهاجر محمد السعید بن بسیونی، اطراف الحدیث النبوی الشریف، ماده، «فرَّ»: «فِرَّ مِنَ المجذُومِ فِرارَکَ مِنَ الاَسَدِ».
5. وسائل الشیعه، ج1، ص 231؛ پاورقی: «وَ کَرِهَ ان یُکلّمَ الرَجُلُ مَجذُوماً الا ان یکونَ بَینَهُ وَ بَینَه قَدرَ ذِراعٍ». «ذراع، اندازه سرانگشت است تا آرنج» (فرهنگ عمید، حرف «ذ»)؛ در لسان العرب است: «الذّراع ما بین طرف المِرفَقِ الی طرفِ الاِصبَعِ».
6. مستدرک الوسائل، ج1، ص 13؛ «عن النّبی صلی الله علیه و آله انّهُ نَهی اَن یتُنَفَّسَ فی الاِناءِ وَ یُنفَخَ فیه».
7. ر.ک: الکسی میوفورین،روش نوین برای درمان بیمارها، ترجمه محمد جعفر امامی، ص 6.
8. وسائل الشیعه، ج2، ص 629: «لَیسَ من دواءِ الّا و یُهَیِّجُ داءٌ. و لَیسَ شیءٌ اَنفَعَ فی البَدن من امساکِ الیَدِ الّا عمّا یُحتاجُ الَیه».
9. بحارالانوار، ج81، ص 211: «تجنِّبِ الدواءَ ما احتمل بَدَنُکَ الدّاء...».
10. روح الدین الاسلامی، ص 413: «لا یُورَدُ مُمرِضٌ علی مُصِحَّ».
11. لسان العرب، ماده «صح»: «لا یُورَدُ ذُوعاهَهٍ علی مُصِحّ».
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}